داستان جالب
پسری به دارو خانه رفت، صندوقی را به سمت تلفن برد. روی صندوق رفت تا دستش به تلفن برسد شروع کرد به تلفن زدن.
صدای تلفن از چند متری هم شنیده میشد مسئول داروخانه حواسش به پسر بود و به مکالماتش گوش می داد.
پسرک پرسید: خانم می توانم خواهش کنم کوتاه کردن چمن هایتان را به من بسپارید؟
زن پاسخ داد کسی هست که این کار را برایم انجام می دهد
پسرک گفت: خانم من این کار را نصف قیمتی که او می گیرد انجام خواهم داد
زن در جواب گفت که از کار آن فرد راضی است
پسرک بیشتر اصرار کرد و پیشنهاد داد: خانم من پیاده رو و جدول جلوی خانه را هم برایتان جارو می کنم. در این صورت شما در یکشنبه زیباترین چمن را در کل شهر خواهید داشت
مجدداً زن پاسخش منفی بود
پسرک در حالی که لبخندی بر لب داشت گوشی را گذاشت
مسئول داروخانه که صحبتهای او را گوش داده بود به سمتش رفت و گفت: پسر من از رفتارت خوشم اومده به خاطر اینکه روحیه خاص و خوبی داری دوست دارم کاری بهت بدم
پسر جوان جواب داد: نه ممنون من فقط داشتم عملکردم رو می سنجیدم ، من همون کسی هستم که برای این خانم کار می کنه.